امروز یکی از روزهای خوب بود.  

فیلم سعید رو دیدیم. شجاعانه بود تو این حال و اوضاع. احساس خوبی دارم. تا حالا فکر نمی کردم که این افتخار برای یه خانواده انقدر مهم باشه. هیچوقت حال کسانی رو که یکی از اعضای خانواده ش کار مهمی انجام داده رو درک نکرده بودم. البته پیش از این هم خیلی خوشحال می شدم وقتی نوشته هاش رو تو روزنامه می خوندم اما این چیز دیگری بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
حناا پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 14:23

آره...منم فوری برات نظر گذاشتم.......من یکی که از ذوق کله معلق میزدم!!!!!
به هر کی تونستم گفتم........
به خانواده چیز هم میگفتید ...کف کنن!!!
عزیزم......واقعا بهتون تبریک میگم...به خودش و به خانوادش......
کسی که تو اون لحظات به یادش بودم.......طاهره بود........به نظرم....روحش میخندید.....
خوش باشی عزیزم...دوسته خوبم.....
بوس.
راستی میلشو داری ؟ بهش تبریک بگم؟......تولدش یادم بود ولی راه ارتباطی نبود

ممنون حنا جونم که به یادمون هستی
ایمیلشو بعدا برات می نویسم
بوس

مهتاره نه نه مهتاب دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:13

من واقعا ناراحت شدم چرا سعید مهوش پریوش همون بود که می خوند.... رو برای موسیقی متن انتخاب نکرد واقعا که ...

یعنی می گی این موسیقی به فیلمه میاد؟! جدی ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد