یه خونه سوت و کور
یه ظرف غذای نیم خورده
یه دختر اخمو که نمی دونه از چی دلخوره!
این منم که تو خونمون تنهام. ولو شدم جلوی تلوزیون. (من که از تلوزیون متنفرم!!!) و این بیشتر اعصابمو خورد می کنه.
یه نفر رو می شناختم که تنها زندگی می کرد. دوستی کوتاهی داشتیم. علت خیلی از رفتار هاش رو نمی دونستم. اما حالا می فهمم چرا...حالا درکش می کنم... آدم ها نباید مدت زیادی تنها باشن چون بی برنامه می شن، تنبل می شن، بی حوصله می شن.
من دیگه نمی خوام تنها زندگی کنم. اصلن نمی خوام تجربه اش کنم. خونه وقتی معنی داره که یه خونواده توش باشه وگرنه با یه انباری فرقی نمی کنه. نظرم عوض شده: من دیگه نمی خوام تنها باشم.
PS: دوست بسیار عزیزم حتما الان خیلی خوشحال می شه که من به این نتیجه رسیده ام!!!
از تنهایی مگریز
به تنهایی مگریز
گهگاه آنرا بجوی و تامل کن و به آرامش خاطر مجالی ده
شاد باشی
رها فکر کنم تو شدی تنها در خانه ی ۴ ! خوبه . منم بعضی وقتا دوست دارم تنها باشم . بعدش وقتیم کسی نیست دوست ندارم تنها باشم. تنهایی آدمو دیوونه میکنه !
salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 7 final be khosos Boot DC Buzz Estefadeh kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam behshad bye
شعر تنهایی خونه دیگه خوندن نداره
وقتی همخونه نداری خونه موندن نداره ،
گرد تنهایی گرفته دیگه این خونه ی غمگین
روزا همرنگ چشات مثل شب ساکت و سنگین،
شیشه ی آینه شکسته رو تن سنگین طاقچه
تپلی چشماش و بسته گلا پژمرده تو باغچه،
.....